امير هوشنگ ابتهاج، سايه، در ششم اسفندماه 1306 هجري شمسي در رشت به دنيا آمد، دورة تحصيلات ابتدايي و قسمتي از متوسطه را در مدارس رشت گذراند. وي كه از نوجواني شعرگويي را آغاز كرده بود، دورة دبيرستان را به پايان نرسانده به تهران ميآيد و در مدرسه « تمدن » نامنويسي ميكند و دو سال پياپي در كلاس پنجم متوسطه مردود ميشود و بعد هم به كلي درس و مدرسه را رها ميكند.در تهران با مهدي حميدي شيرازي و فريدون توللي آشنا ميشود. سايه كه از نوجواني به شعرگويي روي آورده، به بيست سالگي نرسيده بود كه نخستين دفتر شعرش را به نام « نخستين نغمهها» با مقدمههايي از دكتر مهدي حميدي شيرازي و عبدالعلي طاعتي، در رشت، منتشر ميكند.آشنايي و دوستي با شهريار و اندكي بعد با نيما ـ هر چند كه از قبل با اشعارشان آشنايي داشت ـ در شعر سايه تأثير ميگذارد و همين سالهاست كه با شاعران جوان هم سن و سالش در تهران آشنا ميشود.
درنيمه قرن بيستم كساني در جهان پيدا شدند وملتي را نيز با اين افسون برانگيختندكه نژاد ما برترين نژادهاي جهان است و خود را مجاز دانستند به بهانه « گسترش فضاي حياتي » به سرزمينها ومال وجان ملل ديگر تجاوز كنند و براي آنان حق حيات قائل نشوند ! وقتي انسان اين واقعه بزرگ را به ياد ميآورد دچار شگفتي ميشود كه خودپرستي آدميان را به كجا ميكشاند ! اگرمحمود غزنوي ، هزارسال پيش ، «انگشت در كرده بود در همه جهان » و براي جلب حمايت خليفه عباسي هرجا قرمطي وشيعه ميجست بردار ميكشيد ، فاجعه نژادپرستي نازيها درقرن بيستم در دل مغرب زمين و مهد تمدن اروپا پديد آمد و به نابودي ميليونها تن افراد بشري انجاميد و حال آنكه مقارن همان سالها جرج موری نويسنده ايرلندي (1825ـ1933م.) مينوشت : « سرانجام به اين نكته ميرسيم كه بيش از يك نژاد دردنيا وجود ندارد : نژاد انسانيت ».
كساني كه كوشيدهاند در هر زمينه از خودخواهي و تنگ مشربي و ستم ورزي بشر بكاهند و اورا به ديگرخواهي وسعه صدر وانصاف رهنمون شوند بيگمان خدمتگزاران بزرگ عالم انسانيت بودهاند . پيامبران خدا و اديان آسماني ، افراد بشر را به شناخت خداي يگانه و همدلي و همآهنگي با يكديگر و رافت و رحمت به همه آفريدگان او فرا خواندهاند . ازآنان كه بگذريم انديشه وراني نيز با الهام از همين سرچشمه روشن آثاري پديد آوردهاند كه مبشر انسانيت است و بلندانديشي و تسامح . يكي ازاين گونه آثار گرانقدر ترجيعبند مشهور سيد احمد هاتف اصفهاني شاعر قرن دوازدهم هجري است كه برجستهترين اثر اين شاعر نيز هست و درحقيقت همين اثرست كه ، با وجود ديگر اشعار فارسي و عربي وي ، او را در ادب فارسي چنين بلند آوازه كرده است