از مراجعه دقيق به اين نسخه ها چنين استنباط مي شود كه در آغاز كه شيخ اجل «بوستان» را سروده نسخه هايي از آن استنساخ كرده اندو انتشار يافته ،سپس خود او در اين كتاب تجديد نظر فرموده و بعضي اشعار و كلمات را تغيير و تبديل داده است ، و چنين مي نمايد كه نسخه هاي قديمي معتبر كه در دست ماست (گذشته از اختلافات جزئي كه از تصرفات كتاب است) از روي دو نسخه اصلي استنساخ شده ، با فرض اين كه نسخه دومي «بوستان» پس از تجديد نظر شيخ بزرگوار انتشار يافته باشد و نسخه لرد گريوي و نسخه آقاي دكتر لقمان ادهم نماينده اين دو تحرير «بوستان» مي توانند بودو اگر آنها را اصل و در دو طرف قرار دهيم بيشتر مي توانند بود و اگر آنها را اصل و در دو طرف قرار دهيم بيشتر نسخه هاي ديگر با يكي از اين دو نسخه موافقت دارند.و اين احتمال كه اختلافات مهمي كه در نسخه هاي «بوستان» ديده مي شود غالباً از تصرف خود شيخ باشد اين فكر را نيز توليد مي كند كه شايد در «گلستان» نيز چنين واقع شده و بعضي از اختلافات كه در نسخه هاي كهنه معتبر آن كتاب ديده مي شود به دست خود شيخ صورت گرفته باشد
عبید زاکانی از شعرا و نویسندگان فارسیزبان قرن هشتم هجری قمری است.
عبیدالله ملقب به نظامالدین از صاحبان صدور خاندان زاکان قزوین است و اشعار خوب دارد و رسائل بی نظیر.
عباس اقبال عبدر مقدمه دیوان عبید مینویسد:
از شرح حال و وقایع زندگانی عبید زاکانی بدبختانه اطلاع مفصل و مشبعی در دست نیست. اطلاعات ما در این باب منحصر است به معلوماتی که حمدالله مستوفی معاصر عبید و پس از او دولتشاه سمرقندی در تذکره خود، تألیف شده در قرن ۸۹۲ ه.ق.، در ضمن شرحی مخلوط به افسانه در باب او به دست داده و مؤلف ریاض العلماء در باب بعضی از تألیفات او ذکر کردهاست. معلومات دیگری نیز از اشعار و مؤلفات عبید به دست میآید. از مختصری که مؤلف تاریخ گزیده راجع به عبید نوشتهاست مطالب زیر استنباط میشود: ۱. اینکه او از جمله صدور وزرا بوده، ولی در هیچ منبعی به آن اشاره نشدهاست. ۲. نام شخص شاعر نظام الدین بودهاست، در صورتی که در ابتدای غالب نسخ کلیات و در مقدمههایی که بر آن نوشتهاند وی را نجم الدین عبید زاکانی یاد کردهاند. ۳. نام شخصی شاعر عبیدالله و عبید تخلص شعری او است. خود او نیز در تخلص یکی از غزلهای خود میگوید: گر کنی با دگران جور و جفا با عبیدالله زاکانی مکن ۴. عبید در هنگام تألیف تاریخ گزیده که قریب چهل سال پیش از مرگ اوست به اشعار خوب و رسائل بی نظیر خود شهرت داشتهاست. در تذگرة دولتشاه سمرقندی چند حکایت راجع به عبید و مشاعرات او با جهان خاتون شاعره و سلمان ساوجی و ذکر تألیفی از او به نام شاه شیخ ابواسحاق در علم معانی و بیان و غیره هست. وفات عبید زاکانی را تقی الدین کاشی در تذکرة خود سال ۷۷۲ دانسته و صادق اصفهانی در کتاب شاهد صادق آن را ذیل وقایع سال ۷۷۱ آوردهاست. امر مسلم این که عبید تا اواخر سال ۷۶۸ ه.ق. هنوز حیات داشتهاست.... و به نحو قطع و یقین وفات او بین سنوات ۷۶۸ و ۷۶۹ و ۷۷۲ رخ دادهاست. عبید در تألیفات خود از چندین تن از پادشاهان و معاصرین خود مانند خواجه علاءالدین محمد، شاه شیخ ابوالحسن اینجو، رکن الدین عبدالملک وزیر سلطان اویس و شاه شجاع مظفری را یاد کردهاست. وی از نوابغ بزرگان است. میتوان او را تا یک اندازه شبیه به نویسنده بزرگ فرانسوی ولتر دانست. از تألیفاتی که از او باقی است معلوم است که بیشتر منظور او انتقاد اوضاع زمان به زبان هزل و طیبت بودهاست. مجموع اشعار جدی که از او باقی است و در کلیات به طبع رسیدهاست از ۳۰۰۰ بیت تجاوز نمیکنند.