بخشی از مقاله مورد نظر :
مجموعه آثار ادبي يك سرزمين يا يك زبان
يا يك دوره از تاريخ است كه به وسيله شاعران و نويسندگان يك قوم يا ملت پديد آمده باشد . اثر ادبي سخني است كه انديشه و احساس و تجربه گوينده يا نويسنده را آميخته با تخيل هنرمندانه بيان كند . وسيله آفرينش اثر ادبي كلمه ها و جمله ها ؛ يعني زبان است . پديدآورنده اثر ادبي ، شعر يا نثرش را با خيال و عاطفه و انديشه و تجربه خود مي آميزد تا آن را به صورت اثري در آورد كه داراي ارزش هنري باشد . چنين اثري عاطفه و تخيل و انديشه شاعر يا نويسنده را به شنونده يا خواننده انتقال مي دهد ، احساسات و عواطف او را بر مي انگيزد ، او را شاد ، اندوهگين ، يا شگفت زده مي كند و تجربه هايي را به او مي آموزد . شاعر يا نويسنده هنگامي مي تواند اثري ادبي بيافريند كه خودش شادي ها ، رنج ها ، آروزها ، ناكامي ها ، و فراز و نشيب هاي زندگي را آزموده باشد . به همين سبب اثر ادبي در ظاهر بيانگر عاطفه و انديشه و تجربه يك نويسنده يا شاعر است ، اما از عاطفه و انديشه و تجربه بسياري از انسان ها سخن مي گويد كه توانايي آفرينش و بيان را نداشته اند .
آثار ادبي ممكن است به صورت شعر ، نثر يا آميخته اي از آن ها باشند .
انواع ادبي، در رديف نظامهايي از قبيل سبك شناسي و نقد ادبي، يكي از اقسام جديد علوم ادبي و يا به قول فرنگي ها يكي از شعبه ها و مباحث نظريه ادبيات Theory of literature است. موضوع اصلي آن طبقه بندي كردن آثار ادبي از نظر ماده و صورت در گروه هاي محدود و مشخص است.
اگر بخواهيم به ادبيات هم از ديدگاه عملي نگاه كنيم، بايد بتوانيم آثار ادبي را طبقه بندي كنيم و انواع مشابه آثار ادبي را در طبقات مخصوصي قرار دهيم . زيرا مهمترين مختصه علم اين است كه مي تواند طبقه بندي كند. اين مهم در ادبيات به وسيله انواع ادبي صورت مي گيرد.اما در انواع ادبي هدف اصلي طبقه بندي كردن بر حسب ساختمان آثار ادبي و مختصات دروني و ساختاري آنهاست. بايد خاصه هاي مشترك دسته يي از آثار ادبي را استخراج كرد و وجوه تفارق را با دسته هاي ديگر نشان داد، و اين هدفي دشوار و ديرياب است از اين رو ناچار، گاهي به طبقه بندي كردن بر حسب صورت (مثلا تعداد ادبيات و وضع قافيه) بسنده مي شود.