انديشه اداره كلاس مثبت روش درست آموزش كودكان، به درستي با رفتار درستبا شهروندان مشابه است. ما يك انديشه داريم . آرزوي ما، درباره مدارسي است كه درآنها با نوجوانان، با احترام رفتار مي كنند و فرصت هايي براي يادگيري مهارتهايي كهآنها براي زندگي توأم با موفقيت خود نياز دارند، فراهم مي شود. اين انديشه، در موردمدرسه هايي است كه بچه ها هرگز تجربه تحقير به هنگام شكست را نداشته باشند، و درعوض با فرصتهاي يادگيري كه از اشتباه هاي خود در يك فضاي ايمن به دست مي آورند،احساس قدرت كنند. در اين مدرسه ها، خطا و اشتباه پذيرفته مي شود و به مثابه يك فرصتيادگيري مورد توجه قرار مي گيرد. اين، انديشه اي است در مورد مدرسه هايي كه درآنها، دانش آموزان احساس همكاري را توأم با رقابت صحيح فرا مي گيرند. در اينمدرسه ها، معلمان و دانش آموزان، براي حل مسائل، با هم تشريك مساعي دارند. اينانديشه، درباره دانش آموزان و معلماني است كه به يكديگر كمك مي كنند تا محيطي خلقكنند كه در آن روح هيجان براي زندگي و يادگيري بدمد، براي اينكه ترس و احساس هايبي كفايتي و نااميدي ديگر نتواند بخشي از محيط يادگيري آنان باشد و در نهايت، نتيجهاين است كه يك سامانه آموزشي موفق كه نوجوانان را پرورش مي دهد و به آنها مهارتها ونگرشهايي مي دهد، پديد خواهد آمد. اين سيستم مدرسه اي به آنها كمك خواهد كرد كه فقرشادي نداشته باشند و به مثابه عضوي از افراد جامعه ، مشاركت داشته باشند. معلمان ودانش آموزان عضو اين سامانه مي دانند كه انديشه پديد آمدن چنين مدرسه هايي، بر پايهروشهايي مبتني بر احترام متقابل استوار است.
تعيين تأثير سيستم آموزشي در ميزان تمايل به فراگيري معماري در دانشجويان مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد
بيان مسأله :
نوع روند آموزش به خصوص در رشته معماري به گونه اي است كه بسياري از دانشجوياني كه با علاقه قبلي وارد دانشگاه مي شوند در برخورد با اين نوع روند دچار سردگمي شده و در بسياري موارد اين علاقه كمرنگ تر مي شود. در مواردي نيز منجر به انصراف دانشجو و پذيرش در رشته ديگري مي گردد و تعداد كثيري از دانشجوياني كه در رشته باقي مي مانند تنها به تحويل پروژه اكتفا كرده و هيچگونه مطالعه و تحقيقي كه متناسب با اين رشته باشد، انجام نمي دهند. با توجه به اينكه ما خود دانشجوي رشته معماريهستيم و از نزديك با اين مشكلمواجهيم تا حد زياديمي توانيم بابيان مشكل و شناساندن آن به دانشجويان يا حتي استادان، در رفع آن تلاش كنيم. زيرا در صورت تداوم باعث كاهش ميزان خلاقيت و فعاليت دانشجو و در نتيجه افت تحصيلي مي شود. بايد توجه داشت كه در حال حاضر نيز بسياري از پروژه هاي ساخته شده با وجود مهندس معمار در طراحي حرفي براي گفتن ندارند. با افزايش اين روند وضعيت معماري كشور به سوي انحطاط و واپسزدگي پيش مي رود.