تا اواخر جنگ جهاني اول، پيشرفت ناچيزي در حوزه آموزش بزرگسالانهند رخ داده و تنها به مدارس شبانه كلان شهرهاي كشور محدود گرديده بود. در هميناثنا برخي از شاهزادگان روشن فكر هندي متعلق به ايالات Baroda، Travancore و Mysore به افزايش حمايت هاي مالي خود از مدارس شبانه مبادرت نمودند. آن ها همچنين به احداث كتابخانه هاي روستايي طي قرن 19 و حمايت از اين مراكزپرداختند. از سوي ديگر رهبران ملي كه به هدايت و رهبري جنبش آزادي بخش مي پرداختند،به موضوع آموزش همگاني به عنوان بخش مهمي از اصل استقلال كشور توجه نمودند.اين درحالي است كه طي سال 1937 با به قدرت رسيدن مجلسين سنا و نمايندگان رسيدگي بر امورآموزش بزرگسالان به دولت مركزي تفويض گرديد. در همين اثنا سري مبارزات با بي سواديو سوادآموزي همگاني در سطح ايالات مختلف كشور به راه افتاد. اما با اين حال مجلسينسنا و نمايندگان از قدرت افتاده و مبارزات با بي سوادي متوقف گرديد. اين در حاليبود كه طي سال 1939 براي بار ديگر كميته اي با عنوان (CABE) جهت رفع معضل بي سوادي و تدارك امكانات لازم آموزش بزرگسالان در مقياس وسيع و بهعنوان مقدمه اي براي آموزش رايگان و اجباري تشكيل يافت. ريشه كني بي سوادي از جملهاصلي ترين اهداف دولت هند از زمان استقلال كشور طي سال 1947 تاكنون بوده است. درطول نخستين طرح 5 ساله، پروژه آموزش اجتماعي كه مسأله سوادآموزي را نيز شامل گرديدطي سال 1952 به عنوان بخشي از طرح توسعه ملي معرفي گرديد. اجراي پروژه مذكور باتدارك جديد تشكيلاتي و سازماني مشتمل بر نهادهاي سازمان دهنده آموزش اجتماعي مردانو زنان در سطح پايه و نهاد آموزش اجتماعي اصلي در روند اجراي طرح صورت گرفت.
از جمله مهمترين سياستهاي آموزشي دولت فرانسه طي سالهاي اخير ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود:
1. احداث مراكز پژوهشي در مراكز آموزشي سراسركشور
درحال حاضر، پرداختن به7حوزه پژوهشي اعم از صنايع الكترونيك و فنآوري اطلاعاتي و آموزشي، حمل و نقل زميني و هوايي، صنايع شيميايي، صنايع غذايي- كشاورزي، علوم مربوط به نوآوري محصولات، پژوهش پزشكي وفنآوريهاي محيط زيست ، از جمله مهمترين اولويتهاي دولت فرانسه درحوزه پژوهش محسوب ميگردد.بهمنظور نيل به تحقق سياست مذكور،وزارت پژوهش فرانسه به استخدام پژوهشگران جوان و گسترش تحرك همگاني جوانان فرانسوي طي سالهاي اخيرمبادرت نموده است.
مأموريت آژانس ملي پژوهش(Anvar)، ارتقاء فرهنگ پژوهش، برقراري ارتباط ميان پژوهشگران و موسسات پژوهشي و نيز اجراي پژوهشهاي كاربردي است.شايان ذكر است كه دراين راستا، تشكلهايي تحت عنوان(GIP) درجهت تحقق برنامهها و طرحهاي پژوهشي مصوب، ايجاد شده كه به سازماندهي مراكز پژوهشي و دانشگاهها ميپردازند.ازجمله مهمترين اين تشكلها ميتوان به سازمان Sophia Antipolis درمونپليه، سازمانSaint-Quentin-en-yvelines و سازمان Cergy-Pontois درپاريس اشاره نمود.هدف دولت از ايجاد چنين تشكلهايي برقراري مشاركت واقعي ميان مؤسسات بزرگ علميو دانشگاهها بهمنظور برنامهريزيهاي كلان درجهت تطابق با دانش مدرن ميباشد.كشورفرانسه پس از ايالات متحده امريكا، ژاپن و آلمان دررديف چهارم كشورهاي پيشرفته جهان قرار داشته و 4/2% توليد ناخالص داخلي(PIB) را به مقوله پژوهش و توسعه اختصاص داده است.كشورفرانسه همچنين به توليد 7/4% انتشارات علميجهان و 8/16% انتشارات اتحاديه اروپا مبادرت مينمايد.با وجوديكه اغلب موسسات پژوهشي به تامين اعتبار بالغ بر50 درصد فعاليتهاي پژوهشي و توسعه ملي مبادرت مينمايند، با اين حال ، اين رقم دركشور فرانسه بر53%، در آمريكاي شمالي بر 57% و در ژاپن بر 68% بالغ ميگردد.مركز ملي پژوهشهاي علميفرانسه(CNRS) با تعداد 18 هزار محقق و پژوهشگر، بزرگترين مركز پژوهشي اروپا محسوب ميگردد.گفتني است كه مركزمذكور به توليد، مديريت و ارتقاء راندمان فعاليتهاي پژوهشي مبادرت مينمايد.مركز فوق ازتعداد 300 گروه تخصصي ـ پژوهشي و 1000 گروه پژوهشي عمومي مستقر در دانشگاههاي سراسر كشور برخوردار ميباشد. مركز ملي پژوهشهاي علميفرانسه(CNRS) ، علاوه براجراي پژوهشهاي تخصصي خود به اجراي برنامههاي مشتركي با برخي موسسات پژوهشي ديگر نيز مبادرت مينمايد.