اعتياد يك بيماري زيست شناختي، روانشناختي و اجتماعي است عوامل متعددي در اتيولوژي سوء مصرف و اعتياد موثر هستند كه در تعامل با يكديگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتياد مي شوند. عوامل موثر بر فرد، محيط فرد و كليه علل و عوامل درهم بافته اي هستند كه بر يكديگر تاثير مي گذارند. درك كليه علل و عوامل زمينه اي موجب مي شود تا روند پيشگيري، شناسايي، درمان و پيگيري به طور هدفمند طرح ريزي شود.
بنابراين، آشنايي با عوامل زمينه ساز مستعد كننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد:
1- شناسايي افراد در معرض خطر اعتياد و اقدامهاي پيشگيرانه لازم براي آنان؛
2- انتخاب نوع درمان و اقدامهاي خدماتي، حمايتي و مشاوره اي لازم براي معتادان.
عوامل مخاطره آميز
عوامل مخاطره آميز مصرف مواد شامل عوامل فردي، عوامل بين فردي و محيطي و عوامل اجتماعي است.
تعريف اختلالات مربوط به اعتياديا مبتني بر كميت، فراواني و يا شدت رفتارهاي مواد جويانه از طرف بيمار ميباشد ويا اينكه اصطلاح ”مصرف غير قانوني مواد“ مبناي تعريف اختلالات مربوط به اعتياد قرارميگيرد.
امروزه در محافل دانشگاهي به جاي اعتياد از وابستگي به مواد (substance dependence) نام برده ميشود، هر چند كه در ميان مردم اين بيماري ”اعتياد“ و خودبيمار به عنوان معتاد شناخته شده است.
بيمار وابسته به مواد عليرغم تجربه مشكلاتمتعدد ناشي از مصرف مواد قادر بر قطع مصرف آن نيست. مصرف مواد يك الگوي رفتاريناسازگارانه و بيمار گونه است كه بروز علائم رفتاري، رواني، شناختي و جسمي بهاختلالهاي باليني در فرد مصرف كننده منجر ميشود. اين اختلالها عبارتند از:
1- ايجاد تحمل: بيمار در دفعات بعدي مصرف مواد براي رسيدن به سطح قبلي رواني و جسمانيناشي از اثر مواد بايد مقادير بيشتري از آن را مصرف كند.
2- بروز علائم ترك: عدممصرف مواد علائم جسماني و رواني ترك مانند بيقراري، اضطراب، بيخوابي، درد عضلات،اسهال و استفراغ ظاهر ميشود.
3- تمايل بعدي: هوس، در بيشتر بيماران پس از قطعمصرف مواد وجود دارد ولي بيمار قادر به كنترل هوس و ترك مصرف اين كارنميباشد.
4- بيمار براي تهيه مواد، هزينه، وقت و سرمايههاي ديگران و خانوادهرا مصرف ميكند.