علاّمه بزرگوار امين الاسلام، ابوعلي فضل بن حسن طَبْرِسي از جمله انديشمندان نادرياست كه هر چند در دانشهاي رايج عصر خويش خبره بود، منزلت او در تفسير، تمام ابعاد وجوانب علمياش را تحت شعاع قرار داده، وي را به مثابة مفسّري سترگ در دنياي دانش ومعرف معرفي كرد. در اين نوشتار برآنيم كه به گوشههايي از زندگي هفتاد و نه (ياهشتاد) سالة اين مفسّر قرآن و پيشواي مفسران بپردازيم.
يك صبح نيم رنگ بهاري ناصرالدين شاه كه تازه به سلطنت رسيده بود زير چنار روي چهارپايه كوتاهي نشسته با قلم آهني و مركب سياه مشغول نقاشي بود. شاه جوان كه از ده سالگي عاشق هنرهاي زيبا شده و به شعر و نقاشي علاقمند و از خدمت چندين استاد استفاده كرده و اين ايام نزد ميرزاابوالحسن خان غفاري تعليم مي گرفت در بيرون و اندرون هر وقت كه شوق هنرهاي زيبا به سرش مي افتاد شعر مي گفت و نقاشي مي كرد.