دانش علمي زماني مفهوم واقعي دارد كه اطلاعات جمع آوري شده بر اساس روش هاي مخصوصي باشند و از جميع جهات رعايت شرايط و قوانين علمي به عمل آيد.
بنابراين روانشناسي نيز كه به حق جزء علوم به شمار مي رود داراي روش هاي تحقيق مخصوصي است كه در اين فصل به شرح و توصيف آنها مي پردازيم. در ابتدا بايد اشاره كنيم به واسطه وسيع بودن دامه روانشناسي روش هاي تحقيقات آن تحقيقات دقيق آزمايشگاهي – بررسي هاي اجتماعي- مطالعات باليني و درماني- تجسسات تربيتي و آماري و همچنين بسياري از مسائل اجتماعي- تربيتي- پزشكي و نظائر آنها را دربر مي گيرند.
عليرغم روش به كار رفته غايت نهايي محقق جمع آوري اطلاعات درباره پديده يا كيفيت مورد توجه او مي باشد تا بر اساس آنها فرضيات و نظريات خود را تا حدود امكان تحقق بخشد.
مسأله روح، از قديمي ترين زمان ها و شايد از پيدايش انسان، توجه آدمي را به خود مشغول داشته با مطالعاتي كه در آثار اقوام بدوي به عمل آمده از روي تصاويري كه در غارها به جاي گذاشـته اند و از طرز تدفـين امـوات آنها، چنين برمي آيد كه اقوام مختلف ولو آنكه وحشي بوده اند به چيزي پس از مرگ عقيده داشته اند و كم و بيش براي انساني كه مي مرده روح يا چيزي شبيه به آن قائل بوده اند.
به هر نسبت كه انسان پيشرفت كرده، اين عقيده راسخ تر شده و روح و معاد، بيش از پيش مورد توجه قرار گرفته. در آثار ظهور بشر، طبعاً انديشه درباره روح يا چيزي از اين قبيل، در ذهن انسان راه يافته، چون وقتي يك آدم، هم نوعش را مي ديد كه ناگهان بي علت و يا به علتي خشك و سرد به زمين افتاده خواه از خود مي پرسيد چرا اين فرد به اين صورت درآمد؟ او هم اكنون چه فرقي با من دارد؟ و همين فرق –بين زنده و مرده- او را به اين اصل هدايت مي كرده: كه چيزي وجود داشته و اينك از آن مرده گرفته شده و در نتيجه از همان اوايل اين «چيز» به هر نام ناميده شود او را به انديشه هاي دور و درازي فرو برده ... بعدها در اين خصوص جواب هائي به ذهنش رسيده كه هنوز هم مي رسد.