دانشگاه به عنوان يك عامل اجرائي در آموزش و تربيت فرد وهدايت وي به سمت شهروندي موثر و مفيد به حال جامعه ، داراي نقش موثر بوده و بدون ترديد تامين كننده نيروي انساني مورد نياز جامعه درآينده خواهد بود . به همين دليل امروزه در جوامع مختلف , دانشگاه ها از نظر كمي و كيفي رشد و گسترش يافته و تقاضا براي ورود به آنها روز به روز زيادتر مي شود و تعداد كثيري دانشجو براي تحصيل و برخورداري از مزاياي آن به دانشگاهها روي مي آورند .
دانشگاه بعنوان يك نهاد تعليم و تربيت از همه نهادهاي اجتماعي پيچيده تر است . دانشگاه همانند ساير سازمان هاي رسمي بايستي با وظايف ساخت ، اداره و جهت دادن به تركيب پيچيده اي از منابع انساني در گير گردد . بر خلاف اغلب سازمانهاي رسمي توليد دانشگاه انسان است و اين امر موجب پيدايش مسائل ويژه درمديريت دانشگاه مي گردد .
انسان در مسير زندگي خود با انواع مسائل و مراحليمواجه ميشود که ناگزير ازتصميم گيرياست. تصميم گيري نقش گستردهاي درزندگي آدمي دارد. از تصميم گيريهاي جزئي در امور کوچک گرفته، تا تصميم گيريهايبسيار بزرگ و پراهميت. برخي از تصميم گيريها چنان به راحتي صورت ميگيرند که شايدما چندان توجهي به آنها نميکنيم، اما در مقابل مسائلي نيز در زندگي وجود دارند کهاقدام به تصميم گيري در مورد آنها شايد مدت زمان طولاني وقت لازم داشته باشد. در هرحال اهميت اين تصميم گيريها به لحاظ اهميتي که اکثر آنها در سرنوشت فرد دارند،بسيار زياد است و چه بسا تعلل در شناخت راههاي تصميم گيري بهتر ، عواقب جبرانناپذيري را براي فرد به بار آورد.