با وجود تنوع تعاريف از سوي روانشناسان و دانشمندان علوم روان شناختي از مفاهيم بدرفتاري، سوء رفتار و ... بايد گفت، تمام اين تعريفها حول چهار محور آزارهاي جسماني، جنسي، غفلت و آزارهاي عاطفي رواني مي گردد.
حدود كودك آزاري از محروم ساختن كودك از غذا، لباس ، سرپناه، و محبت پدر و مادر تا مواردي كه در آن كودكان از نظر جسمي توسط يك فرد بالغ مورد آزار و بد رفتاري قرار مي گيرند كه آشكارا به صدمه ديدن و غالباً مرگ آنان منجر مي شود، گسترده است.
بسيارياز اين كودكان مورد آزار جنسي قرار گرفته اند، گرسنگي كشيده اند،سوزانده شده اند، كتك خورده اند، زخمي شده اند، به ميز و صندلي زنجير يا محبوس گشته اند و شمار بسياري از اين كودكان در نتيجه شدت اينگونه بدرفتاري ها از دنيا رفتهاند.
قانون حمايت از كودكان مصوبه 1988 آزار بدني را چنين تعريف ميكند: «آسيب ديدن و صدمهديدگي كودك زير18 سال، توسط والدين يا سرپرست بلافصل وي كه موول رفاه و آسايش اوست. به طوري كه سلامت و ايمني كودك طبق قوانين تدوين شده به وسيله وزارت بهداشت و خدمات انساني به خطر افتاده است.»
موضوعيکه در اينجا ميخواهيم آن را بررسي کنيم،پديده ايست که در گذشته ها هم وجود داشته، ولي خيلي کم و محدود. اما متأسفانه امروز خيلي گسترش و توسعه يافته و سبب شده است جامعه دچار نگراني و اضطراب گردد و اين پديده که بنام خودکشي و يا خودسوزي شناخته مي شود. متأسفانه در شهر هرات تبديل به يک مد و روش ناپسند شده است و جان عده اي از خواهران ما را گرفته و علل و عوامل گوناگوني در بوجود آوردن اين پديده نقش مهمي دارند که تعدادي را به کام خود فرو برده است و مطالب اين مقاله سعي دارد که اين موضوع را مورد تحليل و بررسي قرار داده تا عوامل آن را دقيقاً شناخته و راه حل هاي ممکنه را يادآوري نمايد.