موضوعيکه در اينجا ميخواهيم آن را بررسي کنيم،پديده ايست که در گذشته ها هم وجود داشته، ولي خيلي کم و محدود. اما متأسفانه امروز خيلي گسترش و توسعه يافته و سبب شده است جامعه دچار نگراني و اضطراب گردد و اين پديده که بنام خودکشي و يا خودسوزي شناخته مي شود. متأسفانه در شهر هرات تبديل به يک مد و روش ناپسند شده است و جان عده اي از خواهران ما را گرفته و علل و عوامل گوناگوني در بوجود آوردن اين پديده نقش مهمي دارند که تعدادي را به کام خود فرو برده است و مطالب اين مقاله سعي دارد که اين موضوع را مورد تحليل و بررسي قرار داده تا عوامل آن را دقيقاً شناخته و راه حل هاي ممکنه را يادآوري نمايد.
خودكشي مي تواند به تنهايي موضوع يك كتاب كامل باشد ولي در اينجا بايد به طور مختصر به آن پرداخت زيرا شخصي كه تمايل به خودكشي دارد اغلب افسرده نيز هست. كلمه «خودكشي» يعني كشتن خود ولي در خودكشي انگيزه ي نابود كردن خود هميشه وجود ندارد و يا اگر وجود داشته باشد، صاحب درجات مختلفي است.كارل منينگر روانپزشك آمريكايي مي نويسد هر فرد خودكشي گرا تمايل به مردن، كشتن يا كشته شدن دارد. منظور او آن است كه خودكشي يك عمل تهاجمي است كه در آن خشم يا متوجه جهان خارج و ديگران و يا درون خود او مي شود. به دليل وجود اين انگيزه هاي مركب و درهم، بهتر است كلمه ي بحث برانگيز «خودكشي» را كنار گذاريم و به جاي آن «اعمال خود جراحتي» را به كار بريم كه مي توان آنها را به دسته هاي زير تقسيم كرد.