ابتدا بحث پرسشي را مطرح ميكنيم. اين پرسش ممكن است بيفايده و سطحي به نظر برسد. اما روش مطالعه ما به پاسخ آن بستگي دارد. پرسش اين است:
تعريف شهر چيست؟
بسياري از پژوهشگران علوم گوناگون، تعريفهايي متفاوتي از شهر ارائه دادهاند؛ مثلاً جغرافيدانان پديده تمركز اقوامو تجمع آنان را بيشتر با ملاحظه شرايط محيطي مجاور و مقتضيات زميني كه شهر در آن پا ميگيرد، ارزيابي ميكنند. آنها اين مطالعه را بيشتر به تقسيمبندي زمينهاي تحت ساخت و ساز، و زمينهاي آزاد اختصاص ميدهند و كمتر به جنبههاي شهري آن توجه ميكنند.
جامعهشناسان به روابط انساني ميان شهروندان توجه نشان ميدهند.
حقوقدانان و سياستمداران مسأله اصلي را ساختارهاي اجتماعي و سياسي و قوانين و مقرراتي ارزيابي ميكنند كه زندگي جمعي شهروندان را سامان ميدهد.
اقتصاددانان برنامهريزي سرمايهگذاري و استفاده بهينه از استعدادهاي اقتصادي جامعه را هدف مطالعه خود قرار ميدهند.
گسترش شهر نشيني و هجوممردم به طرف جوامع شهري در آسيا ، اروپا ، آمريكا ، آمريكاي لاتين و آفريقا گرايش افراد رابه كجروي افزايش داده است . در طول قرون متمادي در تاريخ بشر، تجمع افراد در مكانهاي مختلف به تدريج جوامع شهري را پديد آورده است. جمعيت جوامع شهري با سرعت روز افزون در حال افزايش است به طوري كه امروزه ميليونها نفر را در سراسر گيتي در درون خود جايداده است و به نوبه خود ويژگيهايي را پديد آورده است.
1- به پيدايش جامعه توده وار يا گسترده منتهي گرديده است
2-به تفاوتهاي اجتماعي و اختلافات طبقاتي مردم افزوده است
3- برخورد و تضاد ميان هنجارها و نقشهاي اجتماعي افراد به وجود آورده است
4- به از هم پاشيدگي روابط متقابل شخصي افراد كمك كرده است ( فرجاد 1375 ص 187 تا ص 190 )